هنگامی که ChatGPT در اواخر سال 2022 به بازار آمد، آنوراگ گارج، موسس یک آژانس روابط عمومی، مشتاق بود که تیم 11 نفره خود به سرعت از این فناوری در کار خود استفاده کنند تا بتوانند از رقبا خودشان پیشی بگیرند. آقای گارج کارمندان خود را تشویق کرد تا از ابزار زبان هوش مصنوعی برای فهرست طولانی وظایف روزانه آژانس استفاده کنند، از جمله ارائه ایدههای داستانی (story telling) برای مشتریان، پیشنهادات برای ارائه به رسانهها و رونویسی از جلسات و یادداشتهای مصاحبه ها. اما به جای افزایش بهرهوری تیم، این کار باعث ایجاد استرس و تنش شد.
کارکنان گزارش دادند که در واقع انجام وظایف زمان بیشتری میبرد، زیرا آنها مجبور بودند خلاصه و درخواستهایی برای ChatGPT ایجاد کنند و همچنین خروجی آن را برای عدم دقت بررسی کنند، که اتفاقا در بسیاری از آنها وجود داشت. و هر بار که این پلتفرم بهروز میشد، آنها مجبور بودند ویژگیهای جدید آن را یاد بگیرند که این نیز زمان اضافی میبرد.
تمرکز روی بهره وری از هوش مصنوعی
آقای گارج میگوید: «تمرکز بیش از حد وجود داشت. تیم شکایت کرد که وظایف آنها دو برابر زمان بیشتری میبرد زیرا ما اکنون انتظار داشتیم که از ابزارهای هوش مصنوعی استفاده کنند.» هدف کلی معرفی هوش مصنوعی به شرکت سادهسازی گردش کار افراد بود، اما در واقع به همه کار بیشتری میداد و باعث میشد احساس استرس و فرسودگی کنند.»
به عنوان یک رهبر تجاری، آقای گارج نیز شروع به احساس غرق شدن در تعداد رو به رشد ابزارهای هوش مصنوعی که معرفی میشد، و احساس نیاز به همراهی با هر افزودنی جدید کرد. او نه تنها مانند تیم خود از ChatGPT استفاده میکرد، بلکه از Zapier برای ردیابی وظایف تیم و Perplexity برای تکمیل تحقیقات مشتری استفاده میکرد.
آقای گارج میگوید: «تعداد زیادی ابزار هوش مصنوعی در بازار وجود دارد و هیچ ابزار واحدی چندین مشکل را حل نمیکند. در نتیجه، من دائماً باید ابزارهای هوش مصنوعی متعددی را برای انجام وظایف زیر نظر داشته باشم، که تبدیل به یک بینظمی بیشتر شد. تشخیص اینکه کدام ابزار باید چه کاری انجام دهد سخت بود و شروع به ناامیدی کامل کردم.»
«بازار پر از ابزارهای هوش مصنوعی است، بنابراین اگر امروز در یک برنامه خاص سرمایهگذاری کنم، هفته آینده یک برنامه بهتر در دسترس است. برای ماندن در جریان، یک منحنی یادگیری مداوم وجود دارد که من متوجه شدم مدیریت آن سخت است و منجر به فرسودگی میشود.»
استفاده از هوش مصنوعی همیشه هم خوب نیست
آقای گارج از دستور استفاده تیم از هوش مصنوعی در تمام کارهای خود عقبنشینی کرد و اکنون آنها عمدتاً برای اهداف تحقیقاتی از آن استفاده میکنند و همه بسیار خوشحالتر هستند.
آقای گارج میگوید: «این یک مرحله آموزشی برای ما بود. اکنون کار قابل مدیریتتر است زیرا از ابزارهای هوش مصنوعی زیادی استفاده نمیکنیم. ما به انجام مستقیم همه چیز توسط تیم بازگشتهایم و آنها احساس ارتباط و مشارکت بیشتری در کار خود میکنند. بسیار بهتر است.»
در نظرسنجی پلتفرم فریلنسر Upwork از 2500 کارگر دانشمحور در ایالات متحده، بریتانیا، استرالیا و کانادا، 96 درصد از مدیران ارشد میگویند انتظار دارند استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی بهرهوری کلی شرکت آنها را افزایش دهد. با این حال، 77 درصد از کارمندان در نظرسنجی میگویند ابزارهای هوش مصنوعی در واقع بهرهوری آنها را کاهش داده و به حجم کار آنها افزوده است. و 47 درصد از کارمندان استفادهکننده از هوش مصنوعی در نظرسنجی میگویند نمیدانند چگونه به افزایش بهرهوری مورد انتظار کارفرمایان خود دست یابند.
در نتیجه، 61 درصد از افراد معتقدند که استفاده از هوش مصنوعی در محل کار احتمال تجربه فرسودگی شغلی آنها را افزایش خواهد داد. نظرسنجی Resume Now همچنین نشان میدهد که 43 درصد از مردم احساس میکنند هوش مصنوعی تأثیر منفی بر تعادل کار و زندگی خواهد داشت.
چه فناوری مبتنی بر هوش مصنوعی باشد یا نباشد، نظرسنجیها نشان میدهند که بسیاری از کارگران در حال حاضر احساس گیج شدن میکنند.
همانطور که کاسی هولمز، استاد مدیریت در دانشگاه کالیفرنیا در لس آنجلس، در این مطالعه اظهار داشت: «استفاده از چندین برنامه نیاز به زمان اضافی برای یادگیری آنها و جابهجایی بین آنها دارد و این زمان از دست رفته دردناک است زیرا ما نسبت به زمان تلف شده بسیار حساس هستیم.»
خانم استیل مستقر در بریستول میگوید: «بزرگترین چیزی که من میبینم این تقاضای رقابتی مداوم برای انجام کار بیشتر با کمتر است – اما شرکتها واقعاً در نظر نمیگیرند که آیا سیستمها و فناوریهایی که معرفی میکنند نتیجهای میدهند که مفید نیست.»
خانم استیل میگوید: «همه چیز خیلی سریع حرکت میکند. این یک نبرد مداوم برای پیشی گرفتن از همه چیز برای توسعه تخصص در چنین حوزه پیشرفتهای است.»
خانم استیل اضافه میکند که فرسودگی وکیلان اکنون نه تنها مربوط به حجم رو به رشد کار فناوری و ابزارهای هوش مصنوعی است، بلکه عواقب جانبی نیز دارد.
خانم استیل میگوید: «هنگامی که به فرسودگی شغلی نگاه میکنیم، این فقط مربوط به حجم کاری که انجام میدهیم نیست، بلکه به احساس ما نسبت به کار و آنچه از آن به دست میآوریم نیز مربوط است و ممکن است احساس استرس کنید که در محیطی با حجم بالا و کنترل کم به پایان رسیده باشید، در حالی که در ابتدا میخواستید شخصاً با مشتریان تعامل داشته باشید و تأثیر مثبتی بر آنها بگذارید.»
خانم استیل اضافه میکند: «همچنین ممکن است در مورد خطر از دست دادن شغل خود و ترس از جایگزینی شدن به دلیل اینکه دیگر از کار لذت نمیبرید زیرا بسیار مبتنی بر فناوری شده است، احساس استرس کنید.»
انجمن حقوقی انگلستان و ولز اذعان میکند که وکلا برای استفاده حداکثری از فناوریهای جدید مانند هوش مصنوعی، به حمایت بهتر از سوی رهبران شرکتهای حقوقی نیاز دارند.
ریچارد آتکینسون، رئیس انجمن، میگوید: «در حالی که هوش مصنوعی و فناوریهای جدید میتوانند با خودکارسازی وظایف معمول، کار حقوقی را کارآمدتر کنند، اما همچنین میتوانند کار بیشتری برای وکلا ایجاد کنند، نه کمتر.»
او میگوید: «یادگیری استفاده از این ابزارها زمان میبرد و وکلا اغلب نیاز به آموزش و تطبیق فرآیندهای کاری خود دارند. بسیاری از فناوریها در ابتدا برای بخش حقوقی طراحی نشده بودند که میتواند گذار را چالشبرانگیزتر کند.»
آلیشیا ناوارو، بنیانگذار و مدیرعامل Flown، یک پلتفرم آنلاین و جامعهای است که به افراد کمک میکند تا روی «کار عمیق» تمرکز کنند کارهایی که نیاز به تمرکز مداوم دارند.
او میگوید: «قبل از اینکه این ابزارها بتوانند حتی شروع به تبدیل شدن به عناصر بهرهور در زندگی ما کنند، باید فیلترینگ و یادگیری بسیار زیادی انجام شود.» اما او استدلال میکند که برای شرکتهای کوچک با منابع محدود، هوش مصنوعی میتواند کمک بزرگی باشد.
او میگوید: «این یک چیز بسیار قدرتمند برای استارتآپها است که بتوانند کارهای بسیار بیشتری انجام دهند یا شرکتها بتوانند سود بیشتری پرداخت کنند یا به تیم خود حقوق بیشتری پرداخت کنند.»