هنوز مشخص نیست که هوش مصنوعی نابودگر انسانیت خواهد بود یا نه. با این حال، میتوانید با دیدن فیلمهای معرفی شده میتوانید خطرات و جذابیت های هوش مصنوعی را بهتر بشناسید.
برویم سراغ مقاله ای که در آن به معرفی بهترین فیلمهای هوش مصنوعی میپردازیم:
بهترین فیلمهای هوش مصنوعی
- دنیای غرب (1973)
سریال تلویزیونی جدیدتر را فراموش کنید، سریالی که آنقدر گیجکننده شد که بیفایده به نظر میرسد. سرگرمکنندهترین نسخهی دنیای غرب، فیلم اصلی مایکل کرایتون است. یک کابوی ربات زنده میشود و در یک پارک تفریحی دیوانه میشود. دیگر چه نیازی دارید؟
- ربات و فرانک (2012)
با گذشت یازده سال، باور کردن وجود این فیلم هنوز سخت است. فرانک لانگلا نقش مردی به نام فرانک را بازی میکند که با بهترین دوست رباتیکش یک جنایت کوچک بامزه انجام میدهد. البته نکات عمیقتری هم وجود دارد ربات برای کمک به زوال عقل فرانک به او اختصاص داده شده است اما این نباید ذرهای از سرگرمکنندگی عجیب این فیلم کم کند.
- ماه (2009)
اولین فیلم دانکن جونز، یک فیلم هیجانانگیز ارزان، فشرده و خودبسنده دربارهی مردی که روی ماه دیوانه میشود، همچنان بهترین اثر اوست. هوش مصنوعی از طریق گریتی، همدم ربات هوش مصنوعی مرد که با صدای کوین اسپیسی صحبت میکند، وارد داستان میشود. در طول فیلم، مرد شروع به شک میکند که گریتی به او دروغ میگوید. زمانی این موضوع به اندازهی کافی ترسناک بود. اما حالا ترس بزرگتری هم وجود دارد. تصور کنید با اسپیسی روی ماه گیر افتاده باشید. وحشتناک!
- دانه شیطان (1977)
با پروتیوس چهار آشنا شوید، برنامه هوش مصنوعی که آنقدر پیشرفته است که به طور معجزه آسایی و بدون هیچ مشکلی لوسمی را درمان میکند. اما حدس بزنید چی؟ خیلی زود، پروتیوس حریص میشود. قدرت بیشتر و بیشتری میخواهد تا اینکه، مجهز به بازوی رباتیک روی ویلچر و اسلحه لیزری، بالاخره عجیبترین خواسته خود را مطرح میکند: رابطه جنسی با جولی کریستی! این احمقانهترین فیلمی است که تا به حال ساخته شده است؛ باید به خاطر پوچی محضش حفظ شود.
- انتقامجویان: عصر اولترون (2015)
اولین دنباله انتقامجویان چندان فیلم خوبی نیست، اما حداقل اولترون، یک موجود هوش مصنوعی را به دنیای سینما معرفی کرد. اولترون که مأموریت دارد تا انتقامجویان را از پوشیدن لباسهای ابرقهرمانی در هر بار ظهور یک تبهکار جدید نجات دهد، به سرعت متوجه میشود که بزرگترین تهدید برای صلح جهانی، بشریت است و – به شیوه سنتی هوش مصنوعی – سعی میکند آن را ریشهکن کند. درس اخلاقی عصر اولترون روشن است: به هوش مصنوعی کمتر از میلیاردرهای بیمسئولیتی که آن را اختراع کردهاند، اعتماد کنید.
- مگان (2022)
مگان، ساخته جرارد جانستون، به عنوان یک پدیده فرهنگی آنقدر طنین انداز شده که درو بریمور حتی در برنامه گفتگوی خود لباس شخصیت اصلی را پوشید. این فیلم داستان دختری را روایت میکند که صاحب یک عروسک میشود که حسّ آگاهی پیدا میکند – و سپس همه چیز به هم میریزد. اما نحوهای که مگان از مسیر خود منحرف میشود – به طور اساسی هر چیزی را که ممکن است بین او و دوست انسانیاش قرار گیرد، به دام میاندازد – هم به طرز نگرانکنندهای واقعی و هم شبیه به چیزی است که معمولاً فقط در کارتونهای لونی تونز اتفاق میافتد.
- من، ربات (2004)
میتوانید من، ربات را که درست در میانه دوران سلطه بر باکس آفیس ویل اسمیت با مبارزه با چیزهایی که شبیه انسان هستند اما انسان نیستند، قرار میگیرد، به عنوان یک فیلم اکشن بیمغز دیگر با داستانی شبه روشنفکرانه رد کنید. و بله، بخش زیادی از آن افتضاح است. اما من، ربات در حالی که سه قانون رباتیک آیزاک آسیموف را به مخاطبانی معرفی میکرد که شاید قبلاً آنها را نشنیده بودند، پول زیادی هم به جیب زد.
- خالی (2022)
این تریلر کمبودجه ساخته ناتالی کندی (اولین تجربه کارگردانی او) دارای ایدهای مضحک است. نویسندهای که قادر به اتمام کار خود نیست، به خلوتگاهی میرود که در آنجا دستیار هوش مصنوعی به او کمک میکند و تا زمانی که کار تمام نشود، اجازه ترک نمیدهد. با این حال، این فیلم به طور شگفتانگیزی بین پیامهای هشداردهنده درباره پیامدهای فناوری و ترسهای رباتی قدیمی تعادل برقرار میکند. این فیلم به طرز شگفتانگیزی از چیزی که از ترکیب وستورلد و مصیبت انتظار دارید، بهتر است.
- وال-E (2008)
اون موقعها تو سال ۲۰۰۸ چه دنیای قشنگی رو تصور میکردیم، وقتی فکر میکردیم از هوش رباتها برای تمیز کردن سیاره استفاده میشه، نه اینکه آشغالهای هنری برای صحنههای ابتدایی سریالهای درجه دو مارول درست کنن. شاید همین خوشبینی باعث میشه وال-E انقدر جذاب باشه. وال-E که احساسات بیشتری نسبت به آدمهای واقعی داره (که اینجا به شکل بچههای غولپیکر و بیتحرک نشون داده شدن)، به اندازه کافی باهوشه که عاشق بشه. فوقالعادهست.
- Tau (تِـا) (2018)
از اونجایی که هوش مصنوعی به یه خطر برای شیوهی زندگی انسان تبدیل شده، فیلمهایی که درمورد ورودش ساخته شدن، به سمت موضوعات سنگینتر تمایل پیدا کردن. اما Tau (تِـا) فیلمی که یه زن توش اسیر یه دستیار شبیه الکسا (با صدای گری اولدمن) شده به اندازه کافی باهوشه که بفهمه ما بعضی وقتا دوست داریم یه عالمه اتفاقات مسخره رو تماشا کنیم. آیا تِـا یه ایدهی خوبِ پرداختهشدهست؟ نه. آیا از نظر علمی واقعگرایانهست؟ نه. آیا فیلم خوبیه؟ نه، اونم نه. اما آیا سرگرمکنندهست؟ آره، آره که هست.
- هوش مصنوعی (2001)
تو لیست فیلمهای درمورد هوش مصنوعی، لازمه که یه فیلم به اسم هوش مصنوعی باشه. استیون اسپیلبرگ، با استفاده از یادداشتهای باقیمونده از استنلی کوبریک، یه داستان افسانهای به سبک پینوکیو درمورد یه پسر ربات درست میکنه که با تمام وجودش میخواد انسان باشه. اما تراژدی اصلی فیلم، جاودانگی شخصیت هالی جوئل آزمنت هستش. اون رو به شکل یه بچه طراحی کردن، اما از همهی کسایی که دوست داره بیشتر عمر میکنه. حتی (هشدار لو رفتن!) کل بشریت.
- برایان و چارلز (2022)
چه فیلم قشنگی. جیم آرشر (با فیلمنامهای از دیوید ارل و کریس هیوارد) به راحتی میتونست این رو به یه شوخی بیمزه تبدیل کنه. یه مخترع یه ربات باهوش از یه سر مانکن و یه ماشین لباسشویی قدیمی درست میکنه و با هم یه عالمه کارای عجیب و غریب بامزه انجام میدن. اما برایان و چارلز غم رو هم به تصویر میکشه. این ربات ساخته شده تا با احساس تنهایی یه مرد مقابله کنه ( زمینهای که هوش مصنوعی واقعی شاید بیشترین کارایی رو توش داشته باشه)، اما فیلم همچنین به مسئولیت داشتن یه ربات میپردازه. اگه قراره هوش مصنوعی پیشرفت کنه، پس زمانش میرسه که بند ناف رو قیچی کنیم و بذاریم به تنهایی رشد کنه.
ادامه معرفی فیلمهایی در مورد هوش مصنوعی :
8. ماتریکس (1999)
خیلی از فیلمهای هوش مصنوعی با شورش رباتها و تصمیمی که کامپیوترها میگیرن تا بعد از تحمل کافی از دست ما خلاص شن، کار دارن. زیبایی ماتریکس اینه که خیلی وقته از پیروزی رباتها میگذره. گروههای مقاومت کوچکی هستن، اما بشریت زیر سلطهی بیرحمانهی هوش مصنوعی له شده. با این حال، ماتریکس ناامیدی رو کنار نمیذاره. شاید محکوم باشیم تا آخر عمر توی حوضچههای پر از مایع غوطهور باشیم، اما تا وقتی یه نجاتدهندهی شبیه به عیسی اون بیرون پرواز میکنه، هنوز هم میشه نجات پیدا کرد.
7. اتصال کوتاه (1986)
موضوع هوش مصنوعی رو اغلب با لحنی ناامیدکننده و آخرالزمانی نشون میدن. پس خدا رو شکر برای جانی ۵، ستارهی ربات فیلم اتصال کوتاه. جانی ۵ با کارهاش کاری میکنه که ورود رباتهای قاتل خودکفا، سرگرمکننده به نظر برسه. جانی ۵ خیلی سریع کتاب میخونه! با آهنگهای تب شنبه شب میرقصه! نسبت به شخصیت الی شیدی دچار سردرگمی جنسی میشه! اون حتی با تعریف یه جوک نژادپرستانه به استیو گوتنبرگ، سعی میکنه انسان بودنش رو ثابت کنه! هیچوقت خودت رو گم نکن، جانی ۵. تو یه موجود زندهای.
6. بلید رانر (1982)
فارغ از طراحی صحنهی خیرهکنندهش، اثر علمی-تخیلی تاثیرگذار ریدلی اسکات (و تا اندازهای کمتر، دنبالهی ۲۰۱۷ دنی ویلنو) به خاطر این ماندگار میشه که خط بین انسانها و همتایان ربات هوش مصنوعیشون رو کمرنگ میکنه. بعضی از اونها انسانن. بعضی رباتن. بعضی رباتهایی هستن که فکر میکنن انسانن. شخصیت هریسون فورد به قدری مبهم به تصویر کشیده شده که مردم هنوز در مورد اینکه قراره چقدر انسان باشه، بحث میکنن.
5. اِکس ماشینا (2014)
فیلم هیجانانگیز روانشناختی الکس گارلند، خیلی عمیقتر از هر فیلم دیگهای تو ژانر «آیییی! رباتها!» به بررسی پیامدهای بالقوهی هوش مصنوعی میپردازه. آلیشیا ویکاندر نقش آوا رو بازی میکنه، رباتی که ظاهرا احساس داره و توسط خالق دیوانهاش، با بازی اسکار آیزاک، زندانی شده. دومنل گلیسون وظیفه داره سطح هوش آوا رو تعیین کنه. اون چیزی که بعدش میآد، یه رابطهی فریبکاری به شدت پیچیدهست.
4. او (2013)
یک دهه پیش، فیلم «او» ساخته اسپایک جونز، به عنوان یه تیکه عجیب و غریب از علمی-تخیلی تفسیر میشد. خواکین فینیکس نقش مرد تنهایی رو بازی میکنه که با دستیار صوتی گوشیش وارد رابطه میشه. با این حال، اگه امروز به این فیلم نگاه کنیم، متوجه میشیم که آیندهای که «او» توصیف کرده، همین الان هم وجود داره. در واقع، همین دو هفته پیش، این روزنامه مقالهای با تیتر «آیا خیانت به همسر با یه همراه هوش مصنوعی، زنا محسوب میشه؟» منتشر کرد. «او» از هر نظر فیلمی با درایت و آیندهنگری بوده، به جز پیشبینیش در مورد اینکه تا حالا همه مردها شلوارهای راسته با کمر بلند میپوشن.
3. خانوادهی میچلها علیه ماشینها (2021)
انیمیشن ساختهشده توسط مایک ریاندا (با تهیهکنندگی فیل لرد و کریستوفر میلر)، بدون شک خندهدارترین فیلمی هستش که تا حالا در مورد شورش رباتها ساخته شده. الیویا کلمن صداپیشهی پال، دستیار به سبک الکساست که توهمهای خودبزرگبینی داره و باید توسط یه خانوادهی عجیب و غریب تو یه سفر جادهای، متوقف بشه. این فیلم پر از صحنههای فوقالعادهست. صحنهی فوربی غولآسا لایق جاودانه شدن رو داره اما درس اصلیش واضحه: اگه میخواین یه ربات قاتل هوش مصنوعی رو گیج کنین، یه سگی بخرین که شبیه یه تیکه نون به نظر میرسه.
2. 2001: A Space Odyssey (2001: یک ادیسه فضایی) (1968)
برای بخش زیادی از مدت زمان فیلم، فیلمی بدون شخصیت منفی به حساب میآد. اما در نهایت، شخصیت منفی این فیلم، هال، یه برنامهی کامپیوتریه که مسئولیت نگهداری یه سفینهی فضایی بینسیارهای رو برعهده داره، که سالها به عنوان نماد شیطانِ رباتیک شناخته میشه. آیا این به خاطر تلاش هال برای کشتن خدمهی سفینهش بود؟ یا به خاطر منطق سرد و بیجوابی که برای آزار رسوندن استفاده کرد؟ یا شاید هم به خاطر التماس بیاحساس تو صداش بود که از تنها فضانورد زنده میخواست باهاش مثل یه موجود زنده رفتار کنه؟ جواب همهی این موارد هستش.
1. ترمیناتور (1984) / ترمیناتور 2: روز داوری (1991)
بهترین سناریو اینه که همهی این فیلمها تونستن یه تیکه به واژهنامهی هوش مصنوعی به شکل انجام آموزش رایگان هوش مصنوعی اضافه کنن. نمیشه در مورد هوش مصنوعی صحبت کرد بدون اینکه کسی از اسکاینت یاد کنه، برنامهای که احساس پیدا کرد و یه جنگ همیشگی با بشریت رو شروع کرد. اگه بدترین کاری که هوش مصنوعی انجام میده این باشه که چندتا روزنامهنگار رو بیکار کنه، باز هم همون رو داریم. با این حال، اگه کامپیوترها واقعاً زنده بشن و تصمیم بگیرن که برای انتقام بدرفتاری ما، زمین رو نابود کنن، اونوقت این فیلمها به باارزشترین فیلمهای ساختهشده تبدیل میشن چیزی که ما چند میکروثانیه قبل از اینکه شعلهور بشیم، متوجهش میشیم.